ای دل شکایتها مکن تا نشنود دلدار من
ای دل نمی ترسی مگر ، از یار بی زنهار من
ای دل شکایتها مکن تا نشنود دلدار من
ای دل نمی ترسی مگر ، از یار بی زنهار من
مولانا
گفتم منم در دام تو ، چون گم شوم بی جام تو
بفروش یک جامم به جان، وانگه ببین بازار من گفتا :مباش اندر جهان تا روی من بینی عیان
خواهی چنین گم شو ،چنان در نفی خود دان کار من چون لطف دیدم رای او ، افتادم اندر پای او
گفتم نباشم در جهان ، گر تو نباشی یار من خندید و می گفت: ای پسر آری ولیک از حد مبر
وانگه چنین می کرد سر ، کای مست و ای هشیار من گفتم امانم ده به جان ،خواهم که باشی این زمان
تو سرده و من سرگران ،ای ساقی خمار من اندازه ی خود را بدان ، نامی مبر زین گلستان
ا ین بس نباشد خود تو را، کآگه شوی از خار من یادت نمیآید که او ، می کرد روزی گفت و گو
می گفت بس، دیگر مکن اندیشه ی گلزار من ای دل مرو در خون من در اشک چون جیحون من
نشنیده ای شب تا سحر ، آن ناله های زار من
بسم الله الرحمن الرحیم
نهم ربیع الاول سالروز کشته شدن دشمن خدا و حضرت علی علیه السلام تبریک بنا به گفتار امیر المومنین این روز روز غدیر دوم هست اگر می خواهید مطالبی راجع قاتل این ملعون و بزرگ بودن این روز بدانید به وبلاگ ما بیایید یا علی.